نشانههای پایان دنیا (1)
زندگی در قرن اخیر در شگفتانگیزترین و خطرناکترین دورانها و زمانهای اعصار، قرار دارد که با بالا رفتن تب آخرالزمانی خصوصاً میان مسیحیان و غربیان و دیدن جنگهای ویران کنندهای که همه زمین را به خون آلوده کردهاست، اضطرار و پریشانی فزایندهای را میان مردم بهوجود آورده و درد و مصیبتی جهانی، تمامی مردم را مبتلا ساختهاست.در ادامه مطلب با ما همراه باشید ...
آنچه در ابتدای امر به نظر میآید این است که هیچ کدام ازمردان به ظاهر قدرتمند در دنیا نتوانستهاند درمانی جسته و حتی در لابهلای تمامی کتابها و نظریات آنها کورسویی از امید یافت نشدهاست و کسی نتوانستهاست شعلهای از این آتش بکاهد و امیدی را در قلب ناامیدی روشن کند؛ غافل از اینکه همین مردان به اصطلاح صاحب قدرت هستند با سردادن شعارهای آخرالزمانی و اتخاذ سیاستهای منفعت طلبانه، مسببان اصلی تمامی این جنگها و خونریزیها میباشند.
در این میان مردم جهان خسته از بیدادها، مدینه فاضلهای را جویا هستند که در آن به آرامش برسند؛ از این رو هرکس بتواند نور رسیدن به این اتوپیا را در دلها شعلهور کند، قلبها را به خود و عقیدهاش متمایل ساختهاست.
حال با کنار هم قرار دادن مطالب فوق این سوالات مطرح میشود که :
- آیا تمایل انسانها به پذیرش موعود امری حتمی نمیباشد؟
- آیا همه این وقایع کافی نیست که دنیا را به هر نحوی آماده این واقعه کنند؟
- آیا حضور این شرایط سخت، بشر را برای دانستن مختصات پایان دنیا حریص نمیکند؟
تمام سوالات فوق، و پرسشها و علامات سوال دیگری که امروزه با مختصات و ادبیات متفاوت ذهن جویندگان حق را به خود مشغول میسازد، ما را بر آن داشت که به واکاوی نظرات کشیشان و به تبع آنها سیاستمداران از پیشگوییهای کتاب مقدس پیرامون مقدمهسازی ظهور مسیح بپردازیم.
باید گفت، آنچه زمینه تمامی این پیشگوییها را فراهم میآورد، سخنان صریح پیامبران مخصوصا حضرت عیسی (علیه السلام) در کتاب مقدس پیرامون آنچه در پایان دنیا اتفاق میافتد، میباشد که شاید بتوان آیه 24 از باب 3 انجیل متی را، آغازی از بخش مهمی از این پیشگوییها به نقل از حضرت مسیح (علیه السلام) دانست:
«و همانطور که عیسی بر فراز کوه زیتون نشست، حواریون به سوی او آمدند گفتند که به ما بگو نشانههای آمدن تو و پایان دنیا چه خواهد بود؟»
در این فراز از انجیل حضرت مسیح (علیه السلام) در قالب سخنان رمزگونه بشر را از وقوع حوادث آینده با خبر ساخته که به جرأت میتوان گفت این سخنان زمینهساز این مهم گردید که در اعصار مختلف، حاکمان دنیا و پیروان مذهب مسیح، خواستار رمزگشایی از این پیشگوییها بوده و سعی بر آن داشتند که این سخنان را مطابق وقایع زمانه خود تحلیل کنند.
از این روست که هراز گاهی، پایان دنیا در تاریخی مشخص را پیشگویی میکنند و از این طریق سعی دارند ذهن مخاطب را آماده پذیرش سیاستهای آخرالزمانی خود کنند.
نکتهای که ذکر آن ضروری است این میباشد که امروزه بیش از همیشه، بیشمار تحلیل از کتاب مقدس ارائه میشود که قلب و روح میلیونها انسان تحت تاثیر خود قرار دادهاست.
حال این پرسش مطرح میگردد که :
آیا تمام این بررسی ها منطبق بر کتاب مقدس می باشد؟
آیا تطابق رویدادها با این پیشگویی ها همیشه درست و بینقص بودهاست؟
آیا میشود نگاه دیگری به این قسم پیشگوییها کرد؟
و مهمتر از همه تفسیر به رأی این پیشگوییها بر مدار منافع سیاسی و مالی عدهای میچرخد؟
سلسله مقالات پیش رو با موضوع «نشانههای پایان دنیا» در نظر دارد در 4 قسمت به بررسی دیدگاههای موجود در کتاب مقدس یهودیان، از منظر کشیشان انجیلی و علمای یهود، پیرامون پایان دنیا و نشانههای مبتنی بر این پیشگوییها پرداخته و تا حد امکان به سیاستهای اتخاذ شده از سوی متفکرین، استراتژیستها و سیاستمداران غرب برای آماده سازی افکار عمومی جهان جهت پذیرش سیاستهایی که آنها به عنوان نشانههای آخرالزمان ارائه میدهند بپردازد.
منبع: مصاف
دیگر قسمت های این مقاله :