موضوعی که در زمینه مهدویت در کلام امام رضا(ع) یافت میشود، موضوع انتظار فرج یا چشم به راهِ گشایش بودن است...
امام رضا(ع) به موضوع مهدویت نظر داشته و در روایات متعددی به موضوع فضیلت انتظار اشاره فرموده است. از نگاه آن حضرت، دینمحوری، خدامحوری، اندیشیدن به آینده، با یاد امام عصر زندگی کردن، تفکر جهانی داشتن از شاخصههای نسل منتظر است.هیچ انقلاب و نهضتی بدون مقدمه و زمینهسازی به پیروزی نخواهد رسید. انقلاب جهانی امام مهدی(عج) نیز از این قانون مستثنا نیست. از آنجا که انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) مهمترین و عمیقترین انقلاب جهانی است، یکی از موارد زمینهساز برای این نهضت عظیم، تربیت نسل منتظر است.
مهدیباوری و مهدییاوری، دو شاخصه اصلی نسلی است که باید زمینهساز حکومت مهدوی باشند. این دو شاخصه در شاکله نسلی جدید که با سهمگینترین توفانهای بنیانبرانداز دین و دینداری رو به رویند، تنها با تربیت دینی اصولی و همراه بینش و آگاهی شکل میگیرد.
سؤال اساسی، این است که امروز چه کسانی مسؤلیت تربیت نسلی منتظر را برعهده دارند؟ آیا خانواده به تنهایی میتواند نسلی منتظر تربیت کند؟ جامعه، چقدر و چگونه در تربیت نسل منتظر نقش دارد؟ آیا شاخصههایی وجود دارد که بتوان بر مبنای آن به تربیت نسل منتظر پرداخت؟
*تعلیم و تربیت
وقتی سخن از تربیت است، سه واژه تربیت، تعلیم و اخلاق، ارتباطی نزدیک و گاهی هممعنا پیدا میکنند؛ لذا به بررسی نقاط اشتراک و افتراق این سه واژه میپردازیم. تعلیم، مصدر باب تفعیل است که از ماده (ع ـ ل ـ م) مشتق شده است و در لغت به معنای آموختن میباشد. راغب اصفهانی میگوید: تعلیم به اموری اختصاص دارد که با تکرار و فراوانی همراه باشد، به گونهای که از آن، اثری در ذهن متعلم به وجود آید. برخی در بیان آن گفتهاند: تعلیم آگاه کردن نفس برای تصور معانی است و تعلم آگاه شدن نفس بر آن است.1
از تربیت نیز تعاریف متعددی ارائه شده که این تفاوتها ناشی از اختلاف در مورد ریشه این کلمه است. برخی آن را مشتق از «رب» میدانند و تربیت را مناسب با آن تعریف میکنند. فیومی در المصباح المنیر خاطرنشان کرده که اگر کلمه «رب» به غیر عاقل مضاف شود، به مفهوم مالک است؛ ولی اگر به عاقل مضاف شود، به معنای سید است.
استاد شهید مرتضی مطهری، تربیت را این گونه تعریف میکند: تربیت، عبارت است از پرورش دادن؛ یعنی استعدادهای درونیای را که بالقوه در یک شیء موجود است، به فعلیت درآوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است… از همین جا معلوم میشود که تربیت باید تابع و پیرو فطرت، یعنی تابع و پیرو طبیعت و سرشت شیء باشد.2
با مقایسه آنچه در مجموع درباره معنای ریشهای لغات تعلیم و تربیت گفته شد، روشن میشود که نه تنها تعلیم، وسیلهای برای تربیت به شمار میرود، بلکه خود از مصادیق تربیت است. البته بین تریبت در مقام عمل، و دانش تربیت، فرق است. تربیت در مقام عمل، امرى است که بر فرد یا گروهى از افراد اعمال میشود یا فرد یا گروهى از افراد، آن را میپذیرند؛ اما دانش تعلیم و تربیت یک رشته علمى است که واقعیتها و موقعیت هاى تربیتى را تحقیق و بررسى میکند و امروزه مشروعیت خود را در عرصه علوم به اثبات رسانده است. وجود علایق خاص، ترتیب سؤالها و شیوه پاسخ دهى به پرسشها، چارچوب مفهومى خاصى را فراهم مىکند که آن را از دیگر علوم متمایز مینماید.
همچنین در هم تنیدگی فرآیند تربیت و اخلاق، در گذشته موجب شده است مرز مشخصی میان این دو تصویر نشود و فرآیند تربیت با اخلاق همسان پنداشته شوند و اخلاقی بودن به مثابه تربیتیافتگی انگاشته شود؛ چنان که غزالی چنین نگاشت: معنی تربیت این است که مربی، اخلاق بد را از آدمی باز ستاند و به دور اندازد و اخلاق نیکو جای آن بنهد.3
یا گفته شده: تربیت صناعتی است که از طریق آن، مدارج عالیه انسانی فراهم میآید و پستترین مراتب انسانی به کاملترین رتبه خود میرسند.4 این دو تعریف از تربیت، بیانگر آن است که در گذشته در کلام برخی اندیشوران، تربیت به معنای اخلاق بوده است.
در تفاوت تربیت و اخلاق شهید مطهری معتقد است: تربیت، مفهوم پرورش و ساختن را میرساند و فاقد قداست است؛ اما در مفهوم اخلاق، قداست نهاده شده است؛ لذا برخلاف تربیت که برای حیوانات هم استعمال میشود، واژه اخلاق را در باره حیوان به کار نمی برند. فن تربیت، وقتی گفته میشود که منظور، مطلق پرورش باشد به هر شکل، این دیگر تابع غرض ماست که طرف را چگونه و برای چه هدفی پرورش دهیم؛ اما درباره اخلاق هر کاری که انسان، آن را به حکم ساختمان طبیعی اش انجام دهد، فعل طبیعی است، و فعل اخلاقی، فعل غیر طبیعی است.5
*تربیت دینی
در تربیت نسل منتظر در این پژوهش، تأکید بر تربیت دینی است؛ مفهومی که اینجا برای «تربیت دینی» در نظر گرفته میشود، به برآیند تربیت دینی، یعنی دین باوری و دین مداری و شخص دینباور و دینمدار نظر دارد. «دینمدار» کسی است که پیش از هر چیز، حیثیت کاربردی دین را باور کرده و به کارکردهای مؤثر دین در ساحتهای گوناگون زندگی انسانی، یقین داشته باشد.
تربیت دینی بدین ترتیب، هم به جهانبینی و مبانی اعتقادی و باورهای انسان نظر دارد و هم به اصول و ارزشهای اخلاقی، حقوقی، سیاسی و نظایر آنها متکی است. بهعبارتی، تربیت دینی هم با اندیشه و نظر فرد و هم با اخلاق و عمل او کار دارد.
کرامت انسان، اقتضا دارد که وی بتواند به پشتوانه ابزار و عناصری شخصی و شخصیتی (نظیر حواس ظاهری و باطنی، امیال، گرایشها، انفعالات و احساسات) به جایگاه والای خویش در نظام آفرینش بیندیشد و برای رسیدن به آن جایگاه به کمک اعضای ظاهری (جوارح) و نیروهای درونی (جوانح) خویش تلاش مناسب را به عمل آورد. چنین جایگاهی جز از راه معرفت دینی و التزام به رهنمودهای دینی، میسّر نیست و این هدف برجسته و مقصود بایسته، تنها با تربیت دینی، قابل تحقّق است.
در مباحث قبل، بیان شد که در مفهوم تربیت برخلاف اخلاق، قداست نیست؛ اما عنوان تربیت دینی، مسأله تربیت را محدود میکند و نوعی قداست و ارزش به آن میبخشد. نظر ما به تربیت دینی بیشتر، از این منظر است که شخص از نظر اعتقادات و جهان بینی اسلامی به مرتبهای از رشد برسد که دین در اعمال و اخلاق او جلوهای بارز داشته باشد؛ لذا تربیت دینی، در همه ابعاد باید حضور داشته باشد. در تربیت دینی، فقط ذهن و باورها ملاک نیست؛ بلکه باید تربیت عقلی بدنی، اجتماعی هم دینی شود.
پیش از ورود به بحث تربیت، به تناسب موضوع، لازم است بحثی از انتظار و منتظر از نگاه امام رضا(ع) ارائه کنیم.
*انتظار و منتظر از دیدگاه امام رضا(ع)
موضوعی که در زمینه مهدویت در کلام امام رضا(ع) یافت میشود، موضوع انتظار فرج یا چشم به راهِ گشایش بودن است. آن حضرت در روایات متعددی به موضوع فضیلت انتظار و فرج اشاره کردهاست؛ از جمله در روایتی خطاب به حسن بن جهم که از حضرتش درباره «فرج» میپرسد، میفرماید: آیا میدانی که انتظار فرج، جزئی از فرج است؟ گفتم: نمیدانم، مگر اینکه شما به من بیاموزید، فرمود: آری؛ انتظار فرج، جزئی از فرج است.
در روایت دیگری نیز میفرماید: چه نیکوست صبر و انتظار فرج! آیا سخن بنده صالح خدا شعیب را نشنیدی که فرمود: و انتظار برید که من هم با شما منتظرم و پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظرانم؟ بر شما باد به صبر و بردباری؛ چرا که گشایش، پس از ناامیدی فرا میرسد و به تحقیق، کسانی که پیش از شما بودند، از شما بردبارتر بودند.
آن حضرت در روایت بسیار زیبایی، فضیلت انتظار را این گونه بیان میکند: آیا هیچ یک از شما خوش ندارد که در خانه خود بماند، نفقه خانوادهاش را بپردازد و چشم به راه امر ما باشد؟ پس اگر در چنین حالی از دنیا برود، مانند کسی است که همراه رسول خدا(ص) در نبرد بدر به شهادت رسیده است و اگر هم مرگ به سراغ او نیاید، مانند کسی است که همراه قائم ما و در خیمه او باشد.
در اهمیت و ارزش انتظار، همین بس که خداوند، اسماعیل را به سبب همین انتظارش صادقالوعد خوانده است. سلیمان جعفری از امام رضا(ع) روایت کرده است که فرمود: میدانید چرا خداوند، اسماعیل را صادقالوعد نامیده است؟ چون او به مردی وعده داده بود، یک سال نشست و انتظار وی را کشید.6
*گستره موضوع مهدویت و تأثیر رویکرد مهدوی بر تربیت نسل منتظر در جامعه رضوی
از آن رو که حکومت امام زمان(عج) جهانی است، نگاه ما نیز به این موضوع باید جهانی باشد. تربیت اسلامی از دو زاویه به انسان مینگرد؛ فردی و اجتماعی. در نگاه اجتماعی اسلام، منظور از اجتماع، شهر و محله نیست و جامعه جهانی مدنظر شارع بوده است. ائمه(ع) در تبلیغ اسلام میکوشیدهاند که از ابزارهای جهانی استفاده کنند؛ برای نمونه جلسات عزاداری سیدالشهدا(ع) را میتوان برای اقشار مختلفی برپا کرد، ولی امام محمدباقر(ع) به فرزندشان امام صادق(ع) وصیت فرمود تا ده سال در منا ـ که محل وقوف همه حجاج است ـ برای آن حضرت مجلس روضه سیدالشهدا(ع) برپا کند. همین امر باعث شد این موضوع، توسعهای جهانی یابد و مردم نقاط مختلف دنیا که برای حج میآمدند، از این موضوع آگاه شوند. این تصمیم در حالی عملی شد که بنیعباس همه راهها را بسته بودند و بسیاری از ابزارهای تبلیغ در اختیار اهل بیت(ع) بود. بر خلاف ما که خود را به زبان ملیت و قومیت خویش محدود میکنیم، شارع در نگاه تربیتی، اصلاً چنین دیدگاهی نداشته است.
در تربیت صحیح اسلامی، هر مسلمان باید به گونهای تربیت شود که بتواند دین خود را به همه جهان ارائه کند و برای تمام عرصهها مهیا باشد؛ زیرا امام زمان(عج)، امام همه زمینها و زبانها و ملیتها است و به هیچ مرزی محدود نمیشود. وقتی شیعیان فراتر از مرزها فکر کردند و حضرت مهدی(عج) را منجی همه جهان دانستند، به طور طبیعی منتظر آن حضرت هم بسته به میزان گنجایش و ظرفیت محدودی که دارد، یک منجی میشود که از مرزهای زمان و مکان عبور کرده است. مسلماً این شخص، هم برای اطرافیان و محیط پیرامونی خویش میتواند مفید باشد و هم دیگران را از وجود او بهرهمند کند.
به استناد آیات قرآن، حضور افراد مؤمن در یک محیط، باعث میشود که عذاب از بقیه مردم نیز رفع شود. خداوند متعال میفرماید: «وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»7 یعنی علاوه بر دیگر فواید متصور از تربیت این چنین نسلی، ما میتوانیم از برکات تکوینی حضور آنان نیز بهرهمند شویم.
زمانی که رویکرد ما در تربیت نسل منتظر، رویکرد جهانی باشد، وظیفه ما مهمتر و بسیار سنگین است. وظیفه در تربیت جهانی به دو قسم تقسیم میشود؛ تربیت خانواده و تربیت جامعه؛ در تربیت خانواده، نقش اصلی را در تربیت نسل منتظر، والدین به ویژه مادر ایفا میکند و در تربیت نسل منتظر در جامعه، حکومت اسلامی باید با در دست گرفتن ابزارهای تبلیغاتی، تربیت را به سوی تربیت نسل منتظر سوق دهد. باید سازوکارهای این نوع رویکرد به تربیت را از مفسران وحی الهی - یعنی ائمه اطهار- دریافت کرد، پیش از ارائه راهکارهای تربیت نسل منتظر، شاخصهای نسل منتظر از دیدگاه امام رضا(ع) بیان میشود.
*شاخصهای نسل منتظر
زمانی میتوانیم راهکارهای مناسبی در تربیت دینی نسل منتظر ارائه کنیم که بدانیم نسل منتظر در آموزههای رضوی، چه شاخصههایی دارند؛ لذا در این قسمت به آن میپردازیم، تا هم بتوانیم ویژگیهای نسل منتظر را از دیدگاه امام رضا(ع) بیان کنیم و هم بهتر بتوانیم ساز و کارها را ارائه نماییم؛ در نتیجه اگر این ویژگیها در جامعه دیده نمی شود، به خود آییم و تلاشمان را شروع کنیم و اگر این شاخصهها را میبینیم، در ترویج و برجسته کردن آنها بکوشیم. در واقع، این شاخصهها، میزان همبستگی جامعه را با آموزههای رضوی مشخص میکند. هر اندازه به این شاخصها نزدیکتر باشیم، در حقیقت به فرهنگ رضوی و انتظار نزدیک هستیم.
*شاخصههای نسل منتظر از دیدگاه امام رضا(ع)
۱. توجه به آینده و ایمان به آن
یکی از ویژگیهای نسل منتظر، این است که به واقعهای که در آینده اتفاق خواهد افتاد، ایمان دارند. خداوند دو هدیه بزرگ به ما کرامت فرموده است؛ نخست این که قیامت را وعده داده و دیگر اینکه ظهور موعود را مطرح کرده است. یکی از ویژگیهای تربیتی انسان منتظر، این است که به آیندهای با وقایع و ویژگیهای خاص میاندیشد. امام رضا(ع) به مناسبتهای گوناگون روح اندیشیدن به آینده و ایمان به آیندهای روشن را در وجود یاران خود زنده میکرد و میفرمود: حجت قائم که در غیبتش انتظار او را کشند و در ظهورش مطاع باشد، اگر از دنیا مگر یک روز باقی نمانده باشد، خدا همان روز را طولانى میکند تا ظهور کند و زمین را پر از عدالت کند؛ همان گونه که از ستم پر شده است.
این سخن به مردم، این نوید را میدهد که باید به آیندهای روشن امید داشته باشند. اندیشیدن و امید به آیندهای روشن، انسان را در انجام وظایفش محکم تر و مشتاقتر میکند؛ بنابراین نسل منتظر باید به گونهای پرورش یابد که ایمان به آیندهای روشن در وجود او نهادینه شده باشد.
۲. آمادگی
دومین ویژگی نسل منتظر، آمادگی است. نسل منتظر باید بداند که در عصر ظهور، دارای چه نقشی است. انسان منتظر باید آمادگی کارگزاری حکومت جهانی را داشته باشد. امام زمان(عج) به نیرو و انسانی نیاز دارد که بتواند با پدیدهها و شرایط گوناگون، رو به رو شود. این امر که افراد، در دوران غیبت، قابلیتها و تخصصهای خود را گسترش ندهند، با مفهوم انتظار، تطابق ندارد.
امام رضا(ع) به گونهای از ظهور، سخن میگفت که این روح آمادگی را درون انسانها پرورش میداد. آن حضرت از قول جدش(ص) میفرماید: أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّه؛، بهترین عبادات امّت من انتظار فرج و گشایش -در امور مسلمین- از جانب خدا است.8
معناى انتظار فرج الهى، آماده کردن خود برای آن و کوشش و خودسازى براى آمدن آن است؛ مانند کسى که منتظر وقت نماز، یا وقت افطار، یا آمدن مسافرش است که این گونه نیست که بدون هیچ اقدامى دست روى دست بگذارد و بگوید: هر چه شدنى است، خواهد شد. انتظار فرج آل محمّد(ص) را نیز کسانى دارند که در راه تحقّق آن، شبانه روز مىکوشند و خود و جمعیّت خود را براى آن آماده میکنند. و باید دانست که هرگاه خود را براى تحقّق و پذیرش ظهور آماده ساختیم، خداوند کار را تمام کرده رحمت خود را شامل ما خواهد کرد؛ در غیر این صورت، نباید انتظار بیهوده داشت. بنابر روایات بسیاری، این جمعیّت در جهان، پیدا خواهند شد و سعادت دیدار محبوب را خواهند یافت و به مطلوب خواهند رسید.
۳. تفکر جهانی
چهارمین ویژگی نسل منتظر، این است که از خویشتن بیرون آمده و جهانی شدهاند. یکی از ویژگیهای انتظار، این است که انسانها را از درون خودشان بیرون بیاورد تا از پرداختن به مسائل جزئی زندگی خود دوری کنند. خودمحوری برای جامعه، بسیار خطرناک است. خودمحوری، یعنی اینکه شخص، خود را در حد خود و خانه خود ببیند. این نوع تفکر، هیچ گاه به نسل آینده نمیاندیشد و برای تربیت آنها احساس نیاز و وظیفه نمی کند؛ در حالی که در احادیث شریف امام رضا(ع) میخوانیم که منادی در روز ظهور حجت(عج)، همه را خطاب میکند، آن حضرت میفرماید: هُوَ الَّذِی یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ یَسْمَعُهُ جَمِیعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَیْهِ یَقُولُ: «أَلَا إِنَّ حُجَّهَ اللَّهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَیْتِ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ فِیه»؛ حضرت مهدی(عج) کسى است که ندا دهندهای از آسمان به نام وى فریاد کند که همه اهل زمین دعوت به سوى او بشنوند؛ گوید: «هان! همانا حجت خدا نزد خانه خدا آشکار شد. او را پیروى کنید که حق با او و در او است».9
عبارت «جَمِیعُ أَهْلِ الْأَرْضِ» نشان میدهد که ظهور حضرت(عج) جهانی است؛ بنابراین تربیت دینی نسل منتظر نیز باید جهانی باشد. به فرموده حضرت امام رضا(ع) یاران امام عصر از دورترین نقاط جهان گرد هم میآیند: «یَجْتَمِعُ إِلَیْهِ مِنْ أَقَاصِی الْأَرْض».10 آنان همه یک ویژگی دارند و آن، اینکه تربیت شده برای امامشان هستند. این افراد را تفکری جهانی به هم پیوند داده است.
۴. زیستن با یاد او
ما باید به نسل منتظر بیاموزیم، از امامی که در پس پرده غیبت است، چگونه بهره ببرد و چگونه با یاد او زندگی کند. نسل منتظر باید لحظه به لحظه از امام زمان(عج) بهره بگیرد. هر نعمتی که نصیب همه ما شده، از برکت یاری طلبیدن از امام زمان(عج) است. یکی از ویژگیهای نسل منتظر، این است که در همه اعمال، به امام زمان توجه دارد. امام رضا(ع) فرمود: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَر، فَقُلْتُ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَ الْقَائِمَ، قَالَ: لِأَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِه11 این سخن، به خوبی نشان میدهد که مردم عصر ظهور، از یاد امام خویش غافلند.
۵. خدامحوری
از ویژگیهای نسل منتظر، خدامحوری است. این ویژگی، جوهره اساسی رفتار و منش فرد دیندار است و در جایگاه مهمترین عامل در ایجاد تمایز تربیت دینی از دیگر حوزههای تربیتی، مطرح میشود. به طور مشخّص، مفهوم خدامحوری عبارت است از: جهتگیری کلیه اعمال و رفتارهای انسان به سوی ملاکها و معیارهای الهی، انعکاس این امر در فضای تربیت، بیانگر ویژگی خدامحوری است. امام رضا(ع) میفرماید: أوّل الأیمان هو التوحید، و الإقرار للّه تبارک و تعالى بالوحدانیه.12 ، این سخن به خوبی وظیفه متولیان تربیت نسل منتظر را روشن میکند که باید توحید را در ذهن و جان نسل منتظر وارد کنند.
۶. دین محوری
دین، ناظر به کلیه جوانب زندگی انسان است و با نگرشی فراتر از رفع نیازهای موضعی و مادی، جهت دهنده بسیاری از خواستههای انسان در روند زندگی از حیث گزینش و نحوه عمل و مسیر آن میباشد. دین است که به زندگی، محتوا میدهد و آن را از امپراتوری قدرتمند فن آوری که به اذعان اندیشوران، یکی از ثمرات منفی آن، پوچی و بیمحتوایی زندگی و بیمعنا کردن آن است، نجات میدهد. همچنین از تحیر و سرگردانی ناشی از گرفتار شدن در دریایی از اطلاعات بیحد و مرز، نجات میدهد. دین است که آرامش بخش انسان در دنیای پر از تنش و اضطراب امروزی است. امام رضا(ع) یکی از ویژگیهای امام عصر(عج) را آشکار کردن دین میداند و میفرماید: التاسع من ولدک یا حسین هو القائم بالحق، المظهر للدین. 13
بنابراین انسانهایی منتظرند که دین، محور زندگیشان باشند و خواهان ظهور کسی باشند که دین را به معنای واقعی کلمه برایشان آشکار کند.
۷. عدالت خواهی
نسل منتظر از بی عدالتی و ظلم، تنفر دارد و مخالفتش را به هر نحو ممکن اعلام میکند. عدالت از مقولههایی است که همه پیامبران زعامت و رهبری خود را بر مبنای آن قرار دادهاند. امام عصر(ع) نیز خود عدالت گستر است و در پی نسلی عدالت خواه. تا مردم، ضرورت عدالت را نفهمند و نخواهند، فرج را انتظار نخواهند داشت؛ لذا امام رضا(ع) در برخی موارد، امام مهدی(عج) را عدالتگستر معرفی میکند تا بفهماند که نسل منتظر، باید عدالت خواه و عدالت محور باشد. آن حضرت میفرماید: فإذا خرج أشرقت الأرض بنوره و وضع میزان العدل بین الناس.14
۸. تجلیگاه ویژگی امام زمان(عج)
نسلی را میتوان یک نسل منتظر نامید که بر اساس تربیت صحیح دینی، ویژگیهای امام در آنها تجلی یافته باشد یا دست کم، دوستدار و خواهان صفاتی باشند که امامشان دارا است. امام رضا(ع) در مناظره خود با راس الجالوت ویژگیهای امام را این گونه بیان فرمود: به تورات، انجیل، زبور و قرآن، احاطه داشته باشد و با پیروان هر یک با کتاب خودشان احتجاج کند. همه زبانها را بداند و با اهل هر زبانى با زبان خودش، مباحثه کند. افزون بر اینها، باید از هر آلودگى و عیبى، پاک باشد. همچنین عادل، با انصاف، حکیم، دلسوز و مهربان، بردبار، اهل بخشش و گذشت، راستگو و نیکوکار، صمیمى، امین و مطمئن باشد و امور مردم را حل و فصل کند.15
اینها برخی از صفاتی است که امام رضا(ع) برای امام برشمرده است. در رهرو امام نیز باید این صفات ظهور کند. در کشورهای مسلمان باید عدهای باشند که به همه زبانها آگاهی یابند تا بتوانند با هر کس با زبان خودش احتجاج کنند. باید عدهای از ادیان آگاهی کامل داشته باشند، تا بتوانند با پیروان هر دینی طبق آیین خودشان مناظره و بحث کنند. نیز باید دلسوزی، انصاف، عدالت، راستی، صبر و بردباری، مهربانی از خصوصیات آنها باشد. بنابراین وظیفه متولیان تربیت است که به گونهای نسل منتظر را تربیت کنند که ویژگیهای رهبر و امام شدن و مسؤولیت پذیری در حکومت مهدوی را داشته باشند.
*ساز وکارهای تربیت دینی نسل منتظر از دیدگاه امام رضا(ع)
تربیت نسل، یک مسأله بسیار حساس و مهم است که در اسلام به آن اهمیت زیادی داده شده است. نکته اساسیای که در آموزههای رضوی به چشم میخورد، تربیت دینی است. امام رضا(ع) درباره اهمیت آموختن تعالیم دینی برای جوانان میفرماید:
لَوْ وَجَدْتُ شَابّاً مِنْ شُبَّانِ الشِّیعَهِ لَا یتَفَقَّهُ لَضَرَبْتُهُ عِشْرُینَ سَوْطا؛ اگر جوانی از جوانان شیعه را بیابم که در مقام فراگیری دانش دین نباشد، برای تنبیه او بیست تازیانه بر او خواهم زد.16
این روایت، نشان میدهد که هر فردی از مسلمانان باید با آموزههای دینی آشنا باشد؛ یا به روش اجتهادی یا تقلیدى. در غیر این صورت، اهلبیت، او را ملامت میکنند.
در این نوشتار، سازوکارهای تربیت دینی نسل منتظر را که امام(ع) بر آن تأکید دارد، به دو بخش تقسیم میکنیم؛ یکی سازوکارهای تربیتی که باید در خانواده انجام گیرد و دیگری سازوکارهایی که باید در حوزه جامعه صورت گیرد. البته این تقسیم بندی، دلیل بر آن نیست که در یک مورد، فقط خانواده نقش دارد و دیگری تنها جامعه؛ بلکه جامعه و خانواده در تمام موارد مشترکند؛ اما گاهی در یک مورد، نقش خانواده، نقش اصلی است و به همین جهت آن را در حوزه خانواده ذکر کردهایم.
*تربیت نسل منتظر و سازوکارهای آن در حوزه خانواده
۱.توجه به نقش خانواده
در باره نقش خانواده، باید به دو مرحله اشاره کرد که در تربیت نسل منتظر، نقش اساسی در بر دارد؛ یکی از این مراحل، نقش خانواده در تربیت دینی فرزند پیش از تولد او است که میتوان از برخی مواردآن، با عنوان عامل زیست شناختی و وراثتی یاد کرد. نقش وراثت و انتقال خلق و خوهای پدر و مادر به فرزندان بر کسی پوشیده نیست. وراثت با وجود اختیار فرزندان، زمینه و بستر مناسبی برای پذیرش و حرکت فرزندان به سوی مسیر خاص را فراهم میآورد. از مواردی که امام رضا(ع) بر آن تأکید میفرماید، اخلاق نیک پدر و مادر است. حسین بن بشار واسطى به حضرت رضا(ع) نامهاى نوشت که یکى از بستگانم درخواست وصلت با من دارد؛ ولى بداخلاق است. حضرت در جواب فرمود: اگر اخلاقش بد است، با او ازدواج نکن. 17
در حدیثی دیگر حضرت رضا(ع) از پدرانش از امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده است که حضرت رسول(ص) فرمود: لا تسترضعوا الحمقاء و لا العمشاء فان اللبن یعدى؛ زنان احمق و کمبین را براى شیردادن به کودکان خود اختیار نکنید، چرا که شیر زن در بچه اثر میگذارد.18
تأثیر وراثت، به معنای اختیار نداشتن انسان نیست؛ بلکه بیان روند طبیعی انتقال صفات از اصل به فرع است. در حقیقت، سعادت، شقاوت، کفر، ایمان و… در کودک، حالت تعلیقی دارد که چون در محیط مساعد قرار گیرد، به فعلیت میرسد. به بیان دیگر، نقش وراثت، آن است که زمینههای سرشتی را قویتر میکند و ضریب امکان تحقق آنها را در شرایط محیطی مناسب، افزایش میدهد. پس اگر انسان در انتخاب همسر دقت کند و عوامل دینی و اخلاقی را در اولویت قرار دهد، بستری فراهم میآورد تا در آینده بتواند به آسانی محبت حضرت مهدی(عج) را به فرزند خود انتقال دهد.
پس از انتخاب همسر شایسته، در طلیعه ازدواج باید مهمترین هدف ازدواج که همان تربیت فرزندان صالح است، مورد توجه باشد. باید یاد خداوند متعال میهمان قلبهای پاک زن و مرد باشد و آنها، ضمن رعایت سایر آداب نکاح، از خداوند فرزند سالم و صالح بخواهند. در کتاب شریف فقه الرضا، درباره نخستین برخورد زن و مرد، خطاب به شوهر، چنین آمده است: هنگامی که زن به خانه تو وارد شد، پیشانیاش را بگیر؛ او را به طرف قبله بنشان و بگو: خداوندا! او را به امانت گرفتهام و با میثاق تو بر خود حلال کردهام، پروردگارا! از او فرزند با برکت و سالم روزیام کن و شیطان را در نطفه شریک مساز و سهمی برای او قرار مده.19
در تربیت پیش از تولد کودک، به مرحله انعقاد نطفه نیز باید توجه داشت. بر اساس آموزههای دینی، یکی از مراحلی که در شکل گیری شخصیت دینی و مهدی باور فرزندان مؤثر است، مرحله انعقاد نطفه است. اعمال و رفتار والدین در برخوردهای تربیتی و مذهبی سهم عظیمی را در این امر ایفا میکند. خاصه اینکه شرع، دستورهای زیادی برای این مرحله صادر کرده است که توجه به آنها گامی مؤثر برای تربیت نسل منتظر میباشد. تجربه نشان میدهد خواندن دعاهایی که تقویت کننده ارتباط با امامان معصوم(ع) است، در تربیت نسل مهدی باور مؤثر است.
در سوره قصص که به نقل ماجراهای قوم بنیاسرائیل و حضرت موسی پرداخته است، خداوند تکوّن شخصیت موسی(ع) و رشد او را کنار سه زن مؤمن فوقالعاده (مادر و خواهر آن حضرت و همسر فرعون) نشان میدهد که این سه زن میتوانند الگوی زنان عصر انتظار باشند. مسلماً اگر زنان بخواهند در عصر انتظار، فرزندانی مطهر تربیت کنند، باید ویژگیهای فوق العادهای داشته باشند؛ مثلاً مادر حضرت موسی ظرفیت دریافت وحی داشته است؛ (هر چند این وحی در حد انبیا نبوده) خداوند به مادر موسی نبوت فرزندش را چنین نوید میدهد: «وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ»20
نوید نبوت مانند مقامهای دنیایی نیست؛ بلکه پیام یک مجموعه مسؤولیت و تکلیف است. آن هم حضرت موسی که قرار بوده با سه قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی فرعون، هامان و قارون مبارزه کند. این زن باید خود بانویی لطیف، عابد، عارف، سیاسی و با درک نظامی باشد که خداوند به او چنین نوید و جایزهای میدهد وگرنه اگر ظرفیت هریک از اینها را نمیداشت، بیتردید، برابر این بشارت، موضع میگرفت.
مرحله دوم نقش خانواده در تربیت دینی کودک، مرحله پس از تولد است. در این مرحله نیز به کارگیری اصول تربیتی، نقشی اساسی را در تربیت فرزند ایفا میکند؛ اما عواملی نیز هستند که احادیث سفارش میکنند آنها را در تربیت فرزند رعایت کنیم؛ یکی از این موارد، لقمه حلال است. خوردن و آشامیدن، شرط حیات انسان و امری است که امر و نهی نمیپذیرد؛ اما اینکه انسان چه چیزی را بخورد و چه چیزی را نخورد، مهم است. دین اسلام، برای این مسأله اهمیت فراوان قائل شده است و آیات و روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد: «فَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّبًا»؛ پدر و مادر باید بدانند که لقمه، حتی در دوران جنینی بر ایمان و اعتقاد کودک اثر دارد. علاوه بر اینکه امام رضا(ع) به حلال بودن لقمه تأکید دارد، در سخنان گهربار حضرتش مواردی دیده میشود که برخی مواد غذایی را برای زنان باردار توصیه میفرماید. آن حضرت در این باره میفرماید: به زنان آبستن خود کندر بخورانید که اگر در شکم، پسر دارند، هوشمند و دلیر گردد و اگر دختر باشد، خوش خلق و زیبا شود و…. 21
۲. تحکیم خانواده
در پرورش یک نسل منتظر، خانواده از جایگاه والایی برخوردار است. اگر بنا باشد مردم به حال خود رها شوند و هر کس به دنبال خواستهها و هوسهای خود برود، اجتماع به صورت ناموزون و ناهماهنگ درمی آید و هرج و مرج و بیبند و باری بر آن، حاکم خواهد شد؛ چون اجتماع، وابسته به خانواده و تربیت خانواده است. از آن جا که اصلاح جامعه، به اصلاح فرد وابسته است، تا فرد، اصلاح نشود، جامعه هم اصلاح نمیشود و در این اصلاح، نقش خانواده و زن، اهمیت بسزایی دارد. به طور کلی، اجتماع، همان خصوصیاتی را به خود میگیرد که افراد آن دارند و وقتی محیط، سالم میشود که افراد آن جامعه، مردمانی پرهیزگار باشند و پیوسته در راه اصلاح قدم بردارند. این حرکت تربیتی و اخلاقی در جامعه، نشانگر وجود زنان و مادرانی است که مردانی باایمان و باتقوا را در خانواده و در دامان پر مهر خود پرورش میدهند.
زن و شوهر در روابط عاطفی با یک دیگر باید این بیان گهربار امام رضا(ع) را در نظر گیرند که: اگر مؤمنی خشمگین شود، عصبانیت، وی را از طریق حق بیرون نمی برد و اگر شادمانی یابد، این خرسندی، وی را دچار باطل نمی کند و چون به اقتداری میرسد، بیش از آنچه حق دارد، نمی گیرد.22
امام رضا(ع) در سیره عملی خویش در راستای تقویت عواطف و تکریم شخصیت حاضران در خانه و در جمع معاشران این گونه بود. ابراهیم بن عباس میگوید: هرگز شخصیتی برتر از امام رضا(ع) ندیدم. هرگز پای خویش را مقابل همنشین خویش، دراز نمیکرد و پیش از او تکیه نمیداد. به خدمتگزاران دشنام نمیگفت، صدایش به خنده بلند نمیشد و همواره با غلامان و زیردستان خود، کنار سفره غذا مینشست. 23
۳. خودسازی زنان در جایگاه مادران اجتماع
افرادی که میخواهند در جامعه منتظران، مثمر ثمر باشند و دیگران را در راستای اهداف جامعه منتظر بسازند، ابتدا باید خودساخته و مزین به شاخصههای نیکو باشند. مسأله خودسازی برای همه مهم است؛ اما برای زنان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا نقش اصلی در تربیت نسل منتظر را زنان ایفا میکنند. زنان هستند که وظیفه اصلی آنان دیگرسازی است. اگر زنی خود به اخلاق مهدوی مزیّن باشد، میتواند بدون هزینهای نسلی منتظر تحویل دهد. اهمیت نقش زنان در این باره به این دلیل است که مردان بیشتر تک مسؤولیتی هستند؛ یعنی تنها به ساختن خویش میپردازند؛ ولی زنان علاوه بر خودسازی به دگرسازی نیز میپردازند که همان پرورش فرزندان و نسل منتظر باشد. امام رضا(ع) با توجه به این مسئولیت عظیم مادران، سفارش اکید داشت که با زنانی شایسته ازدواج کنند. آن حضرت میفرماید: ما أفاد عبد فائده خیرا من زوجه صالحه إذا رآها سرّته و إذا غاب عنها حفظته فی نفسها و ماله.24
از آنچه گفته شد، نتیجه میگیریم که مادر، اولین الگوی اخلاقی برای فرزندان است. در جامعهای که شاخصههای منتظر بودن در مادر نباشد، تربیت نسلی منتظر محال است؛ لذا برای تربیت نسلی منتظر بر ما است که به تربیت اخلاقی مادران توجه کنیم. البته تربیت ایمانی و عبادی مادران هم در تربیت نسل منتظر اثر دارد؛ اما اخلاق مادر چون عملا به کودک نشان داده میشود، اثر بارزتری دارد.
۴.باور و ایمان والدین برای تربیتی هدفمند
آنچه در فرآیند تربیت نسل منتظر، مهم است، این است که والدین باور داشته که در جامعه اسلامی مهدی باور، باید برای فرزند به تربیتی هدفمند توجه کرد. حضرت زکریا(ع) افق دیدش این نبود که فرزندی داشته باشد تا فلان رتبه مادی و دنیایی را به دست بیاورد؛ بلکه او به تربیتی هدفمند میاندیشید. حضرت زکریا میگوید: خدایا! به من فرزندی عطا کن که وارث علم یعقوب شود و عالمی دینی شود که بتواند علمش را به دیگران منتقل کند؛ نه اینکه صرفاً یک شهروند خوب و سالم باشد. خداوند متعال میفرماید: «هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنْکَ ذُرِّیَّهً طَیِّبَهً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاء»25، حضرت یحیی، فرزند دوره کهنسالی یک پیرمرد و پیرزن بوده؛ ولی با این حال، خداوند، او را به مقام یاوری پیامبر اولوالعزم زمان خویش نایل کرد. آن بزرگوار به سبب ممانعت از انجام فعل حرام، به دست هیرودس پادشاه به طرز فجیعی به شهادت رسید؛ ولی الآن با گذشت حدود دو هزار سال همچنان نام و مقبرهاش پابرجا است. وقتی یکی از شاخصههای نسل مهدیباور از نگاه امام رضا(ع) اندیشیدن به آینده است، این تفکر، تربیت را نیز هدفمند میسازد.
۵. به کارگیری اصول تربیتی
درباره اصول تربیتی، میتوان به نکاتی اشاره کرد؛ از جمله سلامت نفس مربی. کسانی که در مصدر و بستر تربیت قرار میگیرند، باید ابتدا به تربیت خود بپردازند. یک انسان تربیت شده، قادر خواهد بود در جایگاه مربی، نقش خود را به خوبی ایفا کند. در بیماریهای ویروسی و واگیردار، معمولاً شخصی را که به بیماری مبتلا است، از استفاده مشترک از وسایل، منع میکنند؛ زیرا انتقال میکروب، باعث بیمار شدن افرادی است که در آن محیط زندگی میکنند. در خانوادهای که پدری عصبانی، پرخاشگر، بدزبان یا مادری مضطرب، وسواسی و افسرده وجود دارد، مسلماً در روحیه فرزندان اثر منفی میگذارد.
از دیگر اصول، توجه به تفاوتهای فردی است؛ یکی از اصولی که مربی باید در تربیت، به آن، توجه کند، اصل تفاوتهای فردی است. در قرآن کریم، آیاتی وجود دارند که تفاوتها و برتری بین افراد را تشریح میکند. تفاوتها در خلقت و در عمل و در محیطهای گوناگون وجود دارد، و شکی نیست که این تفاوتهای بین افراد، ناشی از حکمت الهی است؛ زیرا همین تفاوت است که آنان و اجتماع را به سوی تکامل مستمر سوق میدهد؛ به طوری که اگر بشر مانند زنبور عسل، یکنواخت خلق شده بود، حس ترقی طلبی و بلندپروازی انسانی در نهاد او وجود نداشت. گاهی در بعضی از خانوادهها به مواردی برمی خوریم که بعضی از پدران و مادران به امید داشتن فرزندانی متدین، بدون اینکه ظرفیت روحی و توانایی فرزندشان را در نظر بگیرند، اعمالی را بر آنها تحمیل میکنند و با این روش نادرست، حالت دلسردی و بدبینی به مسائل معنوی در فرزندان ایجاد میکنند و اشکالات گوناگون تربیتی را هم به بار میآورند. امام رضا(ع) میفرماید:حدّث الناس بما یعرفون، و اترکهم ممّا لایعرفون.اى یونس با مردم طبق فهم و دانش آنها سخن بگو، و از آنچه درک نمیکنند دست بکش.26
۶. تشویق جوانان به ازدواج
در جامعهای که سن ازدواج بالا میرود و جوانان تمایلی به ازدواج نشان نمی دهند، فساد اخلاقی روز به روز بیشتر میشود؛ به علاوه، شور و نشاط جوانی برای تربیت فرزند در سنین پایینتر، بیشتر است. باید مشکلات ازدواج جوانان امروزی را که بیشتر مسائل دست و پا گیر و ساختگی خودمان است، از سر راه برداشت. ۲۰ تا ۲۵ سالگی، سنی است که اوج نشاط و شادابی است و اگر جوانان جامعه در این سن ازدواج کنند، این نشاط و فعالیت، صرف تربیت فرزند میشود؛ در نتیجه نسلی که اینان پرورش میدهند، بسیار به معیارها و شاخصهای نسل منتظر، نزدیک است. در مقابل، جامعهای که جوانان در فاصله سنی بین ۳۰ تا ۴۰ ازدواج میکنند، و نشاط و فعالیت جوانیشان صرف تفریحات ناسالم و گناه شده است، پدر و مادری که به تفریحات ناسالم دوران جوانی عادت کردهاند، آیا میتوانند نسل منتظری را تربیت نمایند؟. از امام رضا(ع) نقل شده است: مردى خدمت حضرت باقر(ع) آمد. امام به او فرمود: آیا همسر دارى؟ گفت: ندارم. فرمود: من دوست ندارم شبى زن نداشته باشم؛ در صورتى که همه دنیا مال من باشد، سپس حضرت فرمود: پدرم میفرمود: دو رکعت نمازى که مرد متأهل میخواند بهتر از مجردی است که روزها را روزه داشته باشد و شبها را به عبادت بگذراند.
در محیط خانواده، پدران و مادران باید فرهنگ صحیح ازدواج و همسرداری را به جوانان بیاموزند، تا شاهد تربیت نسلی منتظر باشیم.
*تربیت نسل منتظر و سازوکارهای آن در جامعه
در برخی مسائل تربیت دینی، نقش جامعه نسبت به خانواده پر رنگتر است؛ لذا در این نوشتار به برخی سازوکارهای تربیت نسل منتظر که بر عهده جامعه است، اشاره میکنیم. منظور از جامعه، نهادهای گوناگونی چون دستگاههای تبلیغاتی، ارگانهای فرهنگی و آموزشی است.
۱.شناساندن امام زمان به مردم
آشکار است که اقبال قلبی، از شناخت و احساس محبّت، مایه میگیرد؛ از این رو مهمترین وظیفهای که شیعه منتظر بر عهده دارد، کسب معرفت درباره وجود مقدّس امام و حجّت زمان خویش است. در روایات نیز بر معرفت امام تأکید فراوانی شده است. در تربیت، معرفت امام زمان(عج) بهترین وسیله تربیت ایمانی نسل منتظر است. اگر معرفت امام برای منتظر حاصل شود، او خود را در جبهه امام میبیند و احساس میکند در خیمه امام و کنار آن حضرت قرار گرفته است؛ بنابراین لحظهای در تلاش برای تقویت جبهه امام خویش کوتاهی نمی کند. اگر بتوانیم انسانهایی با معرفت به امام عصر(عج) تربیت کنیم، میتوانیم بگوییم تا حدی برای ظهور، زمینه سازی کردهایم.
امام رضا(ع) در هر فرصتی سعی داشت به معرفی آن امام بزرگوار بپردازد. امام به دعبل خزایی فرمود: یا دعبل! الإمام بعدی محمّد ابنی و بعد محمّد ابنه علیّ، و بعد علیّ ابنه الحسن، و بعد الحسن ابنه الحجّه القائم المنتظر فی غیبته، المطاع فی ظهوره، لو لم یبق من الدنیا إلّا یوم واحد لطوّل اللّه عزّ و جلّ ذلک الیوم حتى یخرج فیملأ الأرض عدلا کما ملئت جورا.27
امام در معرفی نشانههای قائم به اباصلت هروی فرمود: در عمرِ پیرمردان و در منظرِ جوانان است، هر گاه کسى او را مشاهده کند، گمان میکند چهل ساله یا کمتر است. یکى از علامات او، این