انتظار ایستا ممنوع !

انتظار ایستا ممنوع !

انـتـظـار ایـسـتـا مـمـنـوع ! - انـتـظـار، یک عــمـل است...بی عـمـلی نـیـست!

 

انـتـظـار ایـسـتـا مـمـنـوع ! - انـتـظـار، یک عــمـل است...بی عـمـلی نـیـست!

 

افرط و تفریط در هر کاری عواقب سویی دارد، در بحث انتظار هم باید پیوسته به " بودن در مسیر، طبق فرمایش پیشوایان اسلام " فکر کرد و نه مسیری دیگر، انجمن حجتیه یکی از انجمنهایی یود که با نیت خیلی خوبی (مقابله با بهاییت) بوجود آمد ولی عقاید تفریطی این انجمن، باعث بوجود آمدن یک نوع نگرش منفی نسبت به مسئله انتظار و تشکیل حکومت اسلامی در جامعه ی انقلابی ایران (دهه ی 40 و 50 شد) اینگونه نگرشهای منفی با خاصیت ایستایی نسبت به موضوع انتظار، مطلوب اسلام و مسلمین و تشیع نیست.

 

انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گسترده‌ اى است. یک انتظار، انتظارِ فرجِ نهایى است؛ یعنى این‌که بشریت اگر مى‌بیند که طواغیت عالم ترک‌تازى مى‌کنند و چپاولگرى مى‌کنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدى مى‌کنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چاره‌ اى نیست و بایستى به همین وضعیت تن داد...

وقتى به ما مى‌گویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایى باشید، بلکه معنایش این است که هر بن‌بستى قابل گشوده شدن است.

 

 

 

انتظار، امید و حرکت


غالبا هم همین است که انسان وقتی منتظر چیزیست تمام سعی و تلاش خود را برای رسیدن به آن منتظَر انجام می دهد، و وقتی ناامید بشود دیگر از تلاش باز می ایستد. در روایات اسلامی هم بر ناامید نشدن از انتظار حجت خدا تاکید شده است. امام على (علیه السلام) می فرماید: «انْتَظِرُوا الْفَرَجَ‏ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَى اللَّهِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ؛[1] منتظر فرج باشید، و از روح خدا مأیوس نشوید، که محبوب ترین اعمال در پیشگاه خدا انتظار فرج است».


در این حدیث از انتظار به عنوان بهترین عمل یاد شده است، وقتی عملی بهترین باشد، قطعا داری ظرفیت و پتانسیل بالایست ولی باید از این ظرفیت و پتانسیل استفاده گردد. برخورد انفعالی و ناامیدانه با مسئله ای مثل انتظار منجی، آثار زیانباری بر عملکرد جامعه ی منتظر خواهد گذاشت.  امام زمان (علیه السلام) در حدیثی ما را به امیدواری در زمینه استفاده از فیوضات خودش، و نا امید نشدن از غیبت ظاهریش  فرا می خواند: « امّا وَجْهُ الاْنْتِفاعِ بی فی غَیْبَتی فَکَالاْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ إِذا غَیَّبَتْها عَنِ الاْبْصارِ السَّحابُ؛[2] امّا چگونگى استفاده از من در غیبتم، همانند استفاده از خورشید است هنگامى که ابرها آن را از دیدگان پنهان نگاه دارد».


خورشید (امام زمان ــ علیهالسلام ــ )گر چه در پشت ابر باشد ولی منفعتش قطع نشده و کسانیکه را که در پی استفاده شدن از آن باشند؛ از گرمای وجود خود بهره مند می کند. بنابراین نباید غیبت طولانی او باعث رکود و دل مردگی در دلهای منتظران شود.
چنانکه در بالا هم اشاره شد، اگر منتظران بجای تلاش برای تححقق زمینه های ظهور، به برخوردهای انفعالی و ناامیدانه دست بزنند، پویایی و حرکت خود را از دست داده و زمینه مناسب برای حکومتهای جبار و انسانهای ظالم فراهم می شود. انجمن حجتیه با همین رویکرد انفعالی، جلو نهضت امام خمینی (رحمةالله علیه) را گرفت و حاشیه هایی را بوجود آورد که هنوز هم گاهگاهی آن حرفها در گوشه و کنار شنیده می شود.


الغرض، انتظار فرجی راهگشاست که نیرو محرکه و پشتوانه ایی برای حرکت رو به جلو جامعه اسلامی (مخصوصا ایران) باشد، همین نیرو محرکه بود که جبهه های جنگ، ما را در مقابل ابرقدرتها و عوامل منطقه ای شان تقویت نمود و کاری کارستان انجام دادند که برای ما منشا عزت شد، و الان از یمن همان روزهای مقاومت و اقتدار، در راس مقاومت منطقه هستیم و دشمنان را ناامید ساختیم. مقاومت مردم و رزمندگان ما بدین خاطر بود که ناامیدی از خداوند و فیوضات ائمه ی اطهار (علیهم السلام) و حجت غائب از نظر را به هیچ وجه در دلهای خود راه ندادند.

 

سخن آخر


حضرت علی (علیه السلام) ما را از ناامید شدن در مقوله انتظار برحذر می دارد. در فرهنگ انتظار، از رکود و ایستایی نیاید سخن راند و باید  پویایی و حرک را سرلوحه کارهای خود قرار داد.

 

پی نوشتها
3ــ تحف العقول / النص / 106
2ــ غیبت شیخ طوسی ص292

 

 

 

 

 

«انتظار، یک عمل است، بى‌عملى نیست» (انتظار در کلام رهبری)

 

انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گسترده‌ اى است. یک انتظار، انتظارِ فرجِ نهایى است؛ یعنى این‌که بشریت اگر مى‌بیند که طواغیت عالم ترک‌تازى مى‌کنند و چپاولگرى مى‌کنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدى مى‌کنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چاره‌ اى نیست و بایستى به همین وضعیت تن داد.

نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست - «للباطل جولة» - و آن چیزى که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانى که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستم‌ها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لیکن انتظار فرج مصداق‌هاى دیگر هم دارد.

 

وقتى به ما مى‌گویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایى باشید، بلکه معنایش این است که هر بن‌بستى قابل گشوده شدن است.

فرج، یعنى این؛ فرج، یعنى گشایش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج مى‌آموزد و تعلیم مى‌گیرد که هیچ بن‌بستى در زندگى بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روى دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کارى نمى‌شود کرد؛ نه، وقتى در نهایتِ زندگىِ انسان، در مقابله‌ى با این‌همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد،

پس در بن‌بست‌هاى جارى زندگى هم همین فرج متوقَّع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه‌ى انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعى به همه‌ى انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته‌اند؛ معلوم مى‌شود انتظار، یک عمل است، بى‌عملى نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنى این‌که دست روى دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کارى بشود.

انتظار یک عمل است، یک آماده‌سازى است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایى است در همه‌ى زمینه‌ها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمه‌ى قرآنى است که: «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین» یا «ان الارض للَّه یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین». یعنى هیچ‌وقت ملت‌ها و امت‌ها نباید از گشایش مأیوس شوند.

 

منابع: صاحب الزمان - ولایت نت

 

 

 

 

 

 

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است.
ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!